دلنوشته ها و خاطرات شخصی

دلنوشته
  • ۰
  • ۰

عشق من

عشق من

عشق ی حسِ غریبه. درکش نمیکنم. شایدم هیچوق عاشق نشدم. دوس دارم ی بار طعمشو بچشم. ولی ی ترس عجیب ازش دارم. این که نمی­دونم مث اون حسیه ک تو فیلم هندیا پسرا ی بار یکیو میبینن و ی دل ن صد دل عاشقش میشن و با ی افتخار سرشونو جلو همه بلند میکنن و میگن عاشق شدن و همه کار میکنن تا ب کسی ک میخان برسن و آخرش ب خوبی و خوشی با هم زندگی میکنن؟ یا مث فیلم ایرونیاس ک پسره یکیو میبینه عاشقش میشه و همه مخصوصا مادرش میگن ن این دختره ب درد تو نمیخوره و پدرش میگه ک این عشق نیس هوسه. تو هنوز فرق بین عشق و هوسو نمیفهمی. داغی ، گرمی . دو روز دیگ میفهمی. ولی پسره میره با دختری ک میخاد ازدواج میکنه و از قضا میفهمه حق با پدر و مادرش بوده و بعد یکی دو سال میفهمه دختره ب دردش نمیخوره! و طلاق میگیره میره پیش پدر و مادرش معذرت خواهی و آخر فیلمم دختر خالش یا عمشو با ی نگاه معنا دار نگا میکنه ک دیگه بعله فیلم تموم شد.

دلم تازگیا ی حس عشقولانه ای میخاد تجربه کنه ک ترسی توش نباشه. شاید این فیلم هندیا و ایرونیا جوری بودن ک من هرگز نتونستم بفهمم عشق چیه. اصن چ رنگیه؟ خیلیا میگن سفیده چون پاکه. بعضیام میگن سرخه. ولی عشق من سرخابیه. چون هم گرمه و عطش داره هم پر از حس آرامشه. البته تازه بعد از این همه سال زندگی، دلم میخاد ی بار تجربش کنم. 

 یبار  تو دانشگا ی دختر و پسری  از کنارم رد شدن معلوم نبود دختره ب پسره چی گفته بود ک پسره یهو بمن ک رسید گفت خانم من عاشق این دخترم. با ی افتخار عجیب میگفت ها. دخترم ی ذوق عجیب داشت. تا حالا کسی ازین مدل افتخارا بمن نکرده شاید عشق ینی همین. ینی کسی بیاد ک ب وجودت کنار خودش افتخار کنه. دلم از این افتخارا و ازون ذوقای دخترونه میخاد. دلم ی تنوع ی تغییر ی تحول مثبت میخاد.

 شاید دلم ی...

 عشق میخاد.


  • ۹۷/۰۴/۲۲
  • رحیمه خاشی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی